90/4/11
10:39 ع
وسواس سبب افزایش اضطراب در فرد می شود
این وسواس یا اجبارها سبب اتلاف وقت می شوند و اختلال قابل ملاحظه ای در روند معمول و طبیعی زندگی، کارکرد شغلی، فعالیت های اجتماعی یا روابط فرد ایجاد می کنند.
بیمار مبتلا به اختلال وسواس- اجباری ممکن است تنها وسواس فکری، اجبار یا هردوی آن ها را با هم داشته باشد. وسواس عبارت است از فکر، احساس، اندیشه یا حسی تکراری و مزاحم.
برخلاف وسواس که یک فرایند ذهنی است، اجبار نوعی رفتار است. اجبار رفتاری آگاهانه، معیارمند و تکراری است نظیر شمارش، وارسی یا اجتناب.
بیمار مبتلا به این اختلال از غیرمنطقی بودن وسواسش آگاهی دارد، اما به صورت ناخواسته این رفتار را انجام می دهد.
وسواس باعث افزایش اضطراب در فرد می شود و با انجام اجبار، اضطراب فرد بیمار تخفیف و تقلیل می یابد و اگر بیمار در برابر انجام اجبار مقاومت کند، اضطرابش افزوده می شود.
علائم ناهنجاری وسواس اجباری
علائم ناهنجاری وسواس اجباری چهار الگوی عمده دارد، اول وسواس آلودگی و به دنبالش شست وشو یا اجتناب اجبارگونه از چیزی که فرد گمان به آلوده بودن آن دارد، شایع ترین الگوی وسواس به شمار می رود.
دوم تردید مرضی الگوی دیگر واسوسی اجباری است، در این الگو فرد بیمار تردید و شک نسبت به انجام دادن درست یک کار دارد برای نمونه بیمار می ترسد که مبادا اجاق را خاموش یا در را قفل نکرده باشد.
افکار مزاحم سومین الگوی شایع وسواس است. در این موارد فرد صرفاً افکاری وسواسی و مزاحم بدون هیچ گونه عمل اجبارگونه دارد. این نوع واسوس معمولا افکاری تکراری درباره نوعی عمل جنسی یا پرخاشگرانه است که به نظر خود فرد، شرم آور است.
تقارن چهارمین الگو این بیماری است که لزوم رعایت تقارن یا دقت واسوسی موجب کندی اجبارگونه در فرد می شود، برای نمونه بیمار ساعت ها وقت لازم دارد تا صورتش را اصلاح کند.
وسواس باعث افزایش اضطراب در فرد می شود و با انجام اجبار، اضطراب فرد بیمار تخفیف و تقلیل می یابد و اگر بیمار در برابر انجام اجبار مقاومت کند، اضطرابش افزوده می شود.
شیوه های درمانی بیماری اختلال- وسواسی اجباری
روان درمانی و دارو درمانی شیوه های درمانی است که مورد استفاده قرار می گیرد. رفتار درمانی به خصوص با استفاده از تکنیک مواجهه و بازداری از پاسخ، روش مؤثری در درمان OCD است.
در این روش بیمار با موردی که نسبت به آن وسواس دارد (مثلاً آلودگی) مواجه می شود و از عکس العمل بیمار(مانند شست وشو) ممانعت به عمل می آید و کارآیی معادل دارو درمانی دارد. سایر انواع روان درمانی در مورد OCD عبارت است از درمان شناختی- رفتاری (CBT) و درمان روان تحلیلگری.
مفیدترین داروها برای OCD
مفیدترین داروها برای OCD مهار کننده های اختصاصی بازجذب سروتونین یا SSRL ها می باشد. مهارکننده ها شامل فلوئوکستین (Prozac)، فلووکسامین، پاروکستین، سرترالین و کلومی بیرامین هستند.
اختلال استرس پس سانحه
استرس پس از سانحه PTSD مجموعه ای از علایمی است که در پی مواجهه با عامل فشار آسیب زای بسیار شدید ظاهر می شود، این مواجهه می تواند به صورت دیدن، حضور یا شنیدن باشد.
فرد به صورت ترس و درماندگی به این تجربه پاسخ می دهد، واقعه را دائماً در ذهن خود مجسم می کند، درعین حال می خواهد از یادآوری آن اجتناب کند. علایم مزبور باید لااقل یک ماه طول کشیده باشد و بر حوزه های مهمی از زندگی بیمار مانند خانواده و شغل او تأثیر گذاشته باشد.
عوامل زیادی از قبیل سیل، زلزله، جنگ و به طورکلی ضربه های عاطفی شدید موجب بروز این سندرم در افراد با زمینه هایی ژنتیکی، نژادی و حتی حوادث ناگوار در دوران کودکی در ظهور این بیماری موثر است.
روش های درمان
در پایان روش های درمان این بیماری، روان درمانی و دارو درمانی است که در روان درمانی رهیافت های عمده ای که در مواجهه با این اختلال در پیش گرفته می شود، حمایت، تشویق بیمار برای بحث درباره واقعه مزبور و آموختن انواع و اقسام مکانیسم های مدارا (نظیر آرام سازی عضلات) به اوست و همچنین دارو درمانی، مهار کننده های انتخابی بازجذب سروتونین نظیر سرترالین و پاروکستین به دلیل کارایی، قابل تحمل بودن و بی خطر بودن شان، خط مقدم درمان PTSD را شامل می شوند.
داروهای SSRI علایم مربوط به تمام گروه های علامتی PTSD را کاهش می دهند و علاوه بر رفع علایمی که مشابه افسردگی یا سایر اختلالات اضطرابی هستند در بهبود علامت هایی که منحصر به PTSD است نیز مؤثرند.
خرافاتی ها و اختلال وسواس اجباری
شاید شما افرادی را دیده باشید که به آداب تکرار مبتلا هستند، آن ها احساس می کنند که ناچارند حرکات ساده ای را چندین بار انجام دهند؛ مانند وارد شدن به اتاق، شستن بخشی از بدن خود یا شانه کردن موهای سر به دفعات مشخص.
این افراد ممکن است تا زمانی که این حرکات را به همان تعداد انجام ندهند احساس راحتی نکنند و ممکن است فکر کنند در صورتی که این اعمال را به تعداد "درست" انجام ندهند، حادثه ای برای خودشان یا شخص مورد علاقه شان رخ می دهد.
شاید برای شما هم جالب باشد که بدانید خرافات و موهوماتی از این دست که در نتیجه بروز اختلالات وسواسی رخ می دهد نیز همان اختلال وسواس اجباری یا OCD است. برای چنین افرادی عادت به انجام برخی اعمال خاص، باعث ایجاد اختلال در زندگی روزمره می شود.
زمانی تصور می شد که اختلال وسواس حالت نادری است، اما در حال حاضر می دانیم که از سایر بیماری های مغزی شایع تر است. اختلال وسواس تنها بالغین را تحت تاثیر قرار نمی دهد؛ اختلال اغلب در دوره بلوغ یا اوایل کودکی، معمولا حدود سن 10 سالگی شروع می شود و در بالغین، حدود 21 سالگی آغاز می شود.
خیلی از افراد فکر می کنند اختلال وسواس اجباری در خانم ها بیشتر است، اما برخلاف تصور عموم احتمال ابتلای مرد و زن به OCD (اختلال وسواس اجباری) یکسان است، اما در گروه سنی نوجوانی، میزان ابتلای پسران از دختران بیشتر است و منشاء ژنتیک دارد؛ از سوی دیگر میزان ابتلای افراد مجرد به این اختلال، بیشتر از متاهل ها است و به طور کلی میزان شیوع اختلال وسواس اجباری، 2 تا 3 درصد است.
ممکن است خرافات بر همه زندگی مبتلایان به اختلال وسواس ـ اجبار سایه بیندازد؛ به طور معمول، وسواس های خرافی بر ترس از مرگ و نمادهای آن متمرکزند.
اگر شما به این نوع اختلال وسواس ـ اجباری مبتلا باشید، میان اشیایی که از آن ها می ترسید، ارتباط هایی برقرار می کنید، یعنی چیزهای خاصی را با بدشانسی مرتبط می شمارید و سپس از فعالیت ها و مکان های خاصی که گمان می کنید موجب بدشانسی می شوند اجتناب می کنید.
به هر حال اگر شما در خود نشانه هایی از تشویش و نگرانی و تنش می بینید و احساس می کنید این رفتارها از کنترل شما خارج هستند، حتما به پزشک مراجعه کنید تا پیش از توسل به خرافات و موهومات، به درمان این بیماری های وسواس گونه بپردازید.
منبع : تبیان